شهرستان مریوان
شهر مریوان در حدود یک سده پیشینه تاریخی دارد. یکی از شاهزادگان قاجار به نام فرهاد میرزا که کمی پیش از مشروطیت در این محل حکومت می کرد، در مریوان قلعهای بنا کرد که جریان بنای آن را در کتیبهای که به دیوار مسجد دارالاحسان ( مسجد جامع سنندج ) نصب کرده، شرح داده است. این شهر مرزی در همسایگی دولت عثمانی قرار داشت و به دستور ناصرالدین شاه قاجار در سال 1282 هـ .ق قلعهای مستحکم در آنجا احداث شد. در سال 1286 هـ .ق حاج فرهاد معتمدالدوله بر استحکام قلعه افزود و آن را شاه آباد نامید. در کنار همین قلعه نظامی، روستایی به وجود آمد که به نام قلعه ( مریوان) نامگذاری شد. در داخل شهر به دستور حاج معتمدالدوله یک باب قنات، حکام و آب انبار احداث شد. بعد از حاج فرهاد معتمدالدوله، حاج محمد علیخان ظفرالملک قعله را وسعت داد و در داخل آبادی شاه آباد چندین باب منزل، یک کاروانسرا و قناتی دیگر احداث کرد. بعدها کلیه این تاسیسات در اثر شورش و هرج و مرج عشایر کرد منطقه، ویران شد. در اوایل حکومت پهلوی، حاکم وقت در روستای موسک دژی بنا نهاد که امروزه از آن به عنوان پادگان استفاده می شود و فاصله چندانی با شهر ندارد.
.نقاط دیدنی
دریاچه زریوار در غرب شهر مریوان زیبایی خاصی به این شهر بخشیده و آن را به یک ناحیه تفرجگاهی تبدیل کردهاست.از نقاط دیدنی و جذابیتهای گردشگری این شهر می توان از کوه کانی چرمه، قلعه الهام، قلعه مریوان (قلعه هلوخان)، دریاچه زریوار، آبشار کویله، بازار مرزی باشماق، بازار داخل شهر و پوشش جنگلی اطراف مریوان نام برد
دریاچه زریوار
این دریاچه در سه کیلومتری شمال باختری مریوان و در ارتفاع 1285 متری از سطح دریا قرار داد و از زیباترین میراثهای طبیعی استان کردستان به شمار میآید. آب این دریاچه از چشمههای جوشان و رودخانههای چندی که به آن میریزد، تأمین میشود. حجم آب دریاچه از 5/22 میلیون متر مکعب تا 5/47 میلیون مترمکعب در طول سال متغیر است. طول دریاچه شش کیلوتر و عرض آن 1700 تا 3000 متر است. مساحت آن حدود 720 هکتار است.
وجه تسمیه زریوار و زریبار که هر دو در منطقه متداول است، به واژة «زری» که در زبان کردی به معنی دریاچه است، باز میگردد. پسوند «دار» و «بار» پسوند تشبیهی و زریبار یا زریوار به معنی دریاچهوار است.درباره این دریاچه افسانههای متعددی وجود دارد که مشهورترین آنها وجود شهری مدفون در زیر آبهای دریاچه است.
افسانه دریاچه مریوان
افسانه آورده شده اتان به استناد به کتاب ذکائ یحیی را مروری داشته و لازم دانستم توضیحی در این خصوص برایتون داشته باشم و آن اینکه افسانه فوق به آن مضمون در منطقه قابل تعریف نیست بلکه بر افسانه ی درویش ما از جور حاکم ستمگری به نام فیله قوس می گوید که روزی درویشی سوار بر الاغ به همراه همسرش از نزدیکی شهر عبور می کنند که توسط ماموران حاکم دستگیر و به شهر آورده می شوند اهالی شهر و ماموران آنها را شکنجه و اذیت می کنند و زیر ضربات شلاق مجبور به انجام کارهای مشقت بار می نمایند تا جایکه دم الاغ یعنی تنها سرمایه ی درویش کنده می شود و زن حامله اش نیز فرزندی را که در شکم دارد سقط می نماید . درویش که دیگر تاب تحمل این همه شکنجه را ندارد نزد حاکم رفته و دادسخن می دهد اما حاکم او را مورد استهزا قرار می دهد و درویش آزرده خاطر می شود و دلشکسته بالای بلندای کوهی در ضلع شرقی شهر می رو د و در آنجا با خدای خویش شروع به راز و نیاز می کند و از دست آن ستمگر به بارگاه خداوند پناه می برد وآنان را نفرین می کند و می گوید سرم را از سجده بر نمی دارم تا شهر را با آب یکسان نکنی و این قوم ظالم را نابود نکنی و چنین می شود و اکنون قبر درویش هم در پای کوه نظاره گردریاچه ی فعلی زریوار است .
این افسانه نشانه های از روی دادن تاریخی را در خود دارد چنانچه درون مایه ی آن نفرت مردم از غاصبان را نشان می دهد و این پیام را می رساند که جور و ستم پایدار نمی ماند همچنین در این افسانه از فیله قوس حاکم ستمگر نام آمده که (فیله قوس ) معرب واژه ی یونانی فیلیوپس است و کوهی که مشرف بر شرق دریاچه است هنوز نام (قه لای فیله قوس ) را بر تارک خود دارد و اینها گویای حضور نامیمون یونانیان در کردستان و ما را به یاد غارتگری های اسکندر فرزند فیلیپوس می اندازد .
دریاچه ی زریوار که بیش از دو ملیون سال است حیات و آبادانی را را به مریوان سرسبز بخشیده است همواره نظاره گر این سرزمین حادثه خیز بوده وبا شادی ها و دردها ی جانگاه مردمانش شریک گشته و همچون میراثی ارزشمند بخش هایی از هویت و تاریخ ما را در دل خود حفظ کرده است .
نوشته شده توسط حسین عشقی در شنبه 85/12/26 و ساعت 3:32 عصر |
نظرات دیگران()